مطالب عمومی سری اول

با ۵ دادگاه جنجال برانگیز و پر فراز و نشیب دو قرن اخیر آشنا شوید

هر چند سال یه بار حادثه ای در جهان اتفاق می افته که توجه میلیونا نفر رو به خود جلب می کنه.
این وسط یکی از بحث برانگیزترین اتفاقات مربوط به دادگاه های جنجالیه که میشه از اونا با عنوان «دادگاه های قرن» یاد کرد.
این دادگاه ها معمولاً بر سر پرونده های جنجالی برگزار شده و معمولاً اونقدر سر و صدایی در جهان ایجاد می کنن که قسمت بزرگی از پوشش رسانه ای رو به خود اختصاص داده و در آخر مردم در سراسر جهان از اونا باخبر می شن.
این دادگاه ها می تونن در رسیدگی به یه پرونده قتل جنجالی، یه جاسوسی بزرگ یا هر موضوع دیگه ای اتفاق بیفتن. در ادامه می خوایم شما رو با ۵ مورد از دادگاه های جنجالی در طول قرن بیستم آشنا کنیم که سروصدای بسیاری رو در رسانه ها ایجاد کرده و قسمت بزرگی از مردم جهان در جریان این دادگاه ها قرار داشتن. با ما همراه باشین.

۱- دادگاه لئون چولگوژ

اولین «دادگاه قرن» که در قرن بیستم رخ داره تنها ۸ ساعت زمان برد اما به دلیل اینکه پای قتل شخص بسیار مهمی در میان بود در سراسر جهان خبرساز شد.
در ۶ سپتامبر ۱۹۰۱، ویلیام مک کینلی، رییس جمهور وقت آمریکا در حال دست تکون دادن واسه مردم و خوشامدگویی به مهمانان نمایشگاه پان آمریکن در بوفالو نیویورک بود که یهو یه آشوب طلب لهستانی الاصل ۲۸ ساله به نام لئون چولگوژ از فاصله نزدیک دو گلوله به طرف اون شلیک کرد.
رییس جمهور مک کینلی ۸ روز پس از این حادثه در اثر جراحات وارده جون خود رو از دست داد.

چولگوژ از یه خونواده گدا مهاجر اومده بود و انگیزه اون از کشتن رییس جمهور این بود که فکر می کرد مک کینلی فقط به افراد پولدار کمک می کنه.
چولگوژ از صحبت کردن با دو وکیل تسخیری اش که از قضات قبلی دادگاه عالی ایالتی بودن دوری کرد به خاطر همین هیچ دفاع خاصی از ایشون در دادگاه انجام نشد.
دادگاه رسیدگی به این قتل ۹ روز پس از مرگ رییس جمهور در ۲۳ سپتامبر سال ۱۹۰۱ شروع شد و چولگوژ هیچ دفاعی از خود انجام نداد. در آخر ایشون مقصر شناخته شد و به مرگ محکوم گردید. چولگوژ در ۲۹ اکتبر سال ۱۹۰۱ با صندلی الکتریکی اعدام شد.

۲- دادگاه میمونی اسکوپز

در مارس سال ۱۹۲۴، در ایالت تنسی قانونی به امضا رسید که تدریس نظریه تکامل رو در مدارس ممنوع اعلام می کرد.
به طور کاملً مشخص بود که همه افراد با این قانون موافق نبودن از این رو جون اسکوپز که معلم دبیرستانی در دیتون بود و یه تاجر محلی به نام جورج راپالی با هم نقشه ای کشیدن که با متهم کردن اسکوپز به زیر پا گذاشتن این قانون اونو به دادگاه کشانده و در نتیجه این قانون رو به رقابت بکشن. این پرونده دو نفر از وکلای تراز اول کشور رو به خود جلب کرد؛ یکی ویلیام جنینگز برایان که سه بار از طرف حزب دموکرات واسه انتخابات ریاست جمهوری انتخاب شده  و اتفاقاً انتخابات سال ۱۹۰۰ رو به ویلیام مک کینلی باخته بود. ایشون وکالت ایالت رو واسه محکوم کردن اسکوپز بردوش گرفت.

در طرف دیگه هم کلارنس دارو قبول کرد که وکالت اتحادیه آزادیای مدنی در دفاع از اسکوپز رو رو دوش بگیره.
دادگاه در ۱۰ جولای ۱۹ شروع شد و توجه تموم کشور رو برانگیخت چون قضاوت در مورد یه موضوع بسیار حساس بود که به سیستم آموزشی مربوط می شد.
دادگاه واسه اسکوپز و مدافعان اون خوب شروع نشد چون دادگاه هر روز با یه دعای مسیحی خاص شروع می شد.
هم اینکه به متهم و وکیل مدافع اون اجازه داده نشد که ادعا کنن این قانون برخلاف قانون اساسی کشور تنظیم شده.
در اواخر دادگاه کلارنس دارو روش هدف دار خود رو عوض کرد.
اون از ویلیام جنینگز برایان که وکالت طرف مقابل رو رو دوش داشت دعوت کرد که در جایگاه شهود حاضر شه تا از بنیادگرایی مسیحی دفاع کنه.
در طول صحبتای برایان، دارو اونو با تناقص آمیز و جاهلانه خوندن سخنانش در مورد تفسیر لفظی انجیل شدیدا عصبانی و محکوم کرد.

در آخر سخنانش، دارو از هیئت منصفه خواست رأی خود رو طوری صادر کنن که توانایی استیناف داشته باشه. در آخر هیئت منصفه پس از هشت دقیقه شور کردن اتهامات وارده به اسکوپز رو تایید کرد و در آخر تنها ۱۰۰ دلار جریمه واسه ایشون در نظر گرفت که کمترین تنبیه در نظر گرفته شده واسه نقض قانون بود. در سال ۱۹۲۷ قانون منع تدریس نظریه تکامل لغو شد.
بعدا و در سال ۱۹۶۰ فیلمی با عنوان «ارثیه باد» (Inherit the Wind) از روی داستان این دادگاه ساخته شد که نامزد دریافت جایزه اسکار گردید.

۳- دادگاه چارلز مانسون

در آگوست سال ۱۹۶۹، آمریکا در شوک قتل وحشیانه هفت نفر عضو یه خونواده در خونه اونا در لس آنجلس فرو رفت. مشهورترین قربونی این واقعه بازیگر مشهوری به نام شارون تات و همسر کارگردان شهیر رومن پولانسکی بود. ایشون در حالی که آخرین روزای بارداری خود رو می گذرونه به شکل فجیعی به قتل رسیده بود. چیزی که بیشتر از همه این ماجرا رو واسه مردم آمریکا تکون دهنده کرد کسایی بودن که در ارتکاب این جنایت دست داشتن. قاتلان گروهی از زنان جوون و زیبایی بودن که عضو یه فرقه هیپی بوده  و رهبری اونا رو یه مرد ریز اندام بسیار عجیب و غریب به نام چارلز مانسون رو دوش داشت.

این مقاله را هم بخوانید :   بر اساس تحقیقات علمی با نگاه به دست افراد به چه ویژگی های شخصیتی در مورد آنها می توان پی برد

به دلیل خشونت بیشتر از اندازه و وحشیانه بودن قتلا و هم اینکه غیرعادی بودن قاتلان، دادگاه تشکیل شده واسه این آدما به یه سیرک تبلیغاتی شباهت داشت. اعضای گروه قاتلانی که دستگیر نشده بودن همراهی و اتحاد خود با چارلز مانسون رو از راه تکرار هر کاری که اون انجام می داد نشون دادن؛ مثلا همه روی پیشنانی خود حرف «X» رو حکاکی کردن و موهای خود رو از ته زدن. این افراد در دادگاه آواز می خوندن و دادگاه این قتل سریالی رو به یه پیک خوب خوشحال کننده و باحال تبدیل کرده بودن. با این وجود در ژانویه سال ۱۹۷۱، مانسون و تعدادی از اعضای گروهش گناهکار شناخته شده و به مرگ محکوم شدن. در سال ۱۹۷۲ مجازات مرگ اونا لغو شده و به حبس ابد تغییر داده شد.

۴- دادگاه اُ. جی. سیمپسون

در ۱۳ ژوئن سال ۱۹۹۴ تنها دقایقی پس از نیم شب، جنازه نیکول براون سیمپسون، همسر قبلی اُ جی سیمپسون و همراهش رونالد گولدمن که به شکل فجیعی به قتل رسیده بودن در ورودی خونه نیکول پیدا شد.
بعد از یه مدت واسه اُ جی سیمپسون که بازیکنی سرشناس در ورزش راگبی بود ضمانت صادر شده و اون موافقت کرد که خود رو تحویل دهد اما بدون حضور در اداره پلیس یه تعقیب و فرار رو همراه با دوست قدیمی اش اَل کالینگز با نیروهای پلیس شروع کردن. در آخر سیمپسون دستگیر شده و به جرم قتل درجه یه به دادگاه کشانده شد.
تنها مدارکی که علیه سیمپسون وجود داشت خراشی تازه روی انگشت و وجود خون اون در صحنه قتل بود.

هم اینکه بعدا یه دستکش آغشته به خون در خونه سیمپسون پیدا شد و خون روی اون واسه نیکول و همراهش بود. هم اینکه جورابی در اتاق خواب اون پیدا شد که خون خود اون و نیکول روی اون شناسایی گردید. هم اینکه رد یه کفش اندازه ۱۲ برونو مالی خیلی کم پیدا در صحنه قتل کشف شد و باحال این که سیمپسون همین اندازه رو می پوشید. از همه مهم تر این که نیکول قبل از مرگ بارها پلیس رو در جریان بدرفتاریا و خشونتای همسر خود قرار داده بود. روش هدف دار وکلای مدافع متهم غلی رغم این مدارک، این بود که نشون بدن اداره پلیس لس آنجلس گذشته وحشتناکی در نژاد پرستی داشته و این مدارک در واقع دسیسه این اداره واسه متهم کردن یکی از شناخته شده ترین آمریکاییای آفریقایی نسل در آمریکا س.

هر چند اداره پلیس لس آنجلس این اتهامات رو خیلی زیادً رد می کرد اما دادگاه کم کم از موضوع اصلی که قتل دو نفر بود طفره رفته و به دادگاهی واسه اثبات نژاد پرستی اداره پلیس تبدیل شد.
در ۳ اکتبر سال ۱۹۹۵، هیئت منصفه اعلام کرد که می خواد رأی خود رو اعلام کنه و در حالی که بیشتر از ۱۵۰ میلیون آمریکایی (۵۷ درصد جمعیت آمریکا در اون زمان) گوش به زنگ بودن حکم به بیگناهی سیمپسون داده شد.
در سال ۱۹۹۷ سیمپسون دوباره به وسیله خونواده گلدمن به دادگاه کشانده شد و در سال ۲۰۰۸ به جرم دزدی و آدم ربایی به ۹ سال زندان محکوم شد که امکان افزایش اون تا ۳۳ سال هم هست.

۵- دادگاه مایکل جکسون

در اوایل قرن بیست و یکم، مایکل جکسون عجیب ترین فرد مشهور در جهان بود. علاوه بر ظاهر بحث برانگیز و زندگی شخصی جنجالی اش ایشون از سال ۱۹۹۳ متهم شده بود که روابط غیراخلاقی با کودکان داره.
اما در فوریه سال ۲۰۰۲ با منتشر کردن یه فیلم مستند با عنوان «زندگی با مایکل جکسون» (Living with Michael Jackson) شرایط واسه پادشاه موسیقی پاپ بسیار بدتر از قبل شد که در اون جکسون گفته بود خوابیدن با بچه ها در تختخواب رو دوست داره.
این حرف مایکل جکسون با در نظر گرفتن شایعات ناخوشایندی که از قبل در مورد اون وجود داشت باعث شد که پلیس در ۱۸ نوامبر ۲۰۰۳ و تنها یه روز پس از منتشر کردن بزرگ ترین آلبوم مایکل جکسون، خونه اون به نام «مزرعه ناکجاآباد» (Neverland Ranch) رو تفتیش کنه.

روز بعد واسه ایشون حکم دستگیری صادر شده و جکسون در ۲۰ نوامبر خود رو به اداره پلیس معرفی کرد.
دادگاه مایکل جکسون در ۳۱ ژانویه سال ۲۰۰۵ شروع گردید و دادستان چیزی جز اتهامات یه پسر نوجوون ۱۳ ساله گرفتار به سرطان هیچ مدرک دیگری علیه اون نداشت. اینجوری دادگاه اون ۶ ماه به طول رسید. دادگاه به محلی واسه تجمع طرفداران مایکل جکسون تبدیل شده بود و اونم هر روز با ظاهر عجیب و لباسای عجیب تر خود طرفدارانش رو بیشتر از قبل به محل برگزاری دادگاه میکشونه. در آخر در ۱۳ ژوئن و حدود ۶ ماه پس از شروع دادگاه، هیئت منصفه به اتفاق آرا جکسون رو از همه اتهامات تبرئه کرد.

جکسون ۴ سال بعد در ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹ از دنیا رفت.